گروه جنگ نرم مشرق- مستند چهار قسمتي كه خلاصه قسمت دوم آن را پيش رو داريد ساخته مايك ملوني مستندساز آمريكايي است. برای مشاهده بخش اول اینجا کلیک کنید. اين مستند به صورتي كاملا ساده و با زباني غيرعلمي و روان نحوه انجام بزرگترين كلاهبرداري تاريخ را كه همان چاپ پول بدون پشتوانه در جهان است را توضيح ميدهد و از زبان بزرگترين اقتصاددانان ايالات متحده اثبات ميكند كه نظام مالي ايالات متحده در لبه پرتگاهي است كه فرار از آن را متصور نيست.
جهان به دنبال سیستم مالی جدیدی است. که اتفاق عظیمی را رقم خواهد زد که بیاعتمادی مردم به پول رایج امروزی را باعث خواهد شد. و در ۵۰۰۰ سال گذشته بارها و بارها این اتفاق افتاده که مردم مجدد به استفاده از طلا و نقره رو آوردند.
این برنامه قصد دارد گوی بلورینی در اختیار شما قرار دهد تا با آن آینده را پیشگویی کنید و بتوانید این بحران را کهبزرگترین بحران تاریخ بشر است به یک فرصتِ عالی برای خود تبدیل کنید.
هفت گامِ امپراتوری: در طول دوران، بشر هميشه از پول واقعي به سمت پول اعتباري رفته و برگشته است. اين رفت و برگشت كه چرخه درازمدت هفت مرحلهاي دارد كه هميشه نهايتا به طلا منتهي ميشود.
طلوع پولِ با ثبات
در دوران باستان آتن رونق و رفاه باعث شد که آثار هنری زیادی ایجاد شده و بشر به سطحی عالی از معماری و مهندسی دست یابد. اکنون ۲۵۰۰ سال از آن زمان گذشته و مردم هنوز تمام پیشرفتها و دستاوردها را دارند. چه اتفاقي براي آن تمدن بزرگ در آتن افتاد؟ همان اتفاقي كه بارها بارها در طول تاريخ روي داده است. طمع زياد و جنگ زياد.
نکته جالب جنگ پلپوپنزی نحوه شروع آن بود. از ویژگیهای جالب این جنگ این بود که این جنگ به بدترین شکل خودش با آتن در گرفت و تاحدی غرور و تکبر در این جنگ موج میزد که اونها رو به نابودی کشاند. شاید آنها احساس میکردند که خیلی بهترند و هرگز اشتباه نمیکنند و همه چیز را بهتر میدانند و سرانجام جامعه خودشان را نابود کردند و این همان راهی است که ما امروزه در پیش گرفتیم.
قانون اول امپراطوري: كشور كار خود را با پول پشتوانهدار و يا طلا آغاز ميكند. مرحله سوم: پول شروع ميكند به قدرت گرفتن و رواج يافتن. مرحله سوم: قدرت سياسي پول هم به اندازه قدرت اقتصادي آن رشد ميكند. چهار: هزينههاي داخلي بسيار بالاتر از حد ميشوند. جهت تامين هزينههاي داخلي، دولت پول مردم را ميدزدد و اين كار را با كاهش ارزش واقعي سكهها و چاپ بدون پشتوانه اسكناس انجام ميدهد. شش: مردم دچار فقر شده و بازارهاي مالي به آنان آزار ميرسانند. هفتم: حركت گستردهاي براي روي آوردن به طلا و نقره آعاز ميشود.
ایده اصلی قانون گرشام این بود که مردم چیزی که ارزش دارد را نگه می دارند و چیزی که ارزش ندارد را خرج میکنند.
براي فهميدن اينكه چرا گاهي قيمت طلا افزايش مييابد بايد تاريخچه پول را دانست.
خلاصه تاريخ 140 ساله پول:
در سال 1873 در آلمان هر واحد پول برابر با مقداري طلا بود و در همان زمان يك اسكناس بيست دلاري آمريكا برابر بيست دلار طلا بود. در آن زمان هر فرد ميتوانست با اسكانس به بانك برود و طلا دريافت كند.
در واقع طلا بود كه به اسكناس ارزش ميداد. با شروع جنگ جهاني اول، دولتها پرداخت طلا به ازاي اسكناس را ممنوع اعلام كردند. دولتها به خاطر هزينههاي جنگ به شكل ديوانهواري شروع كردند به چاپ اسكناس. بين دو جنگ جهاني استاندارد معاوضه طلا ايجاد شد كه طبق اون بخشي از اسكناسهاي موجود در بازار با طلا پشتيباني ميشد. در سال 1913 بانك مركزي آمريكا هر اسكناس 50دلاري را با 20 دلار طلاي سال 1873 پشتيباني ميكرد.
در طول دو جنگ جهاني، اروپا هزينههايش را با طلا به آمريكا پرداخت ميكرد در حاليكه آمريكا تا اواخر جنگ اول اصلا درگير نشده بود. يعني آمريكا كالا ميداد و طلا كه شيره جان اروپاييان بود را دريافت ميكرد. در جنگ دوم هم همين اتفاق افتاد و براي آمريكاييها اين افسانه درست شد كه جنگ براي اقتصاد خوب است. كار به جايي كشيد كه در پايان جنگ دوم، دو سوم كل طلاي جهان در دست آمريكا بود. اروپا هم هيچي نداشت. به همين خاطر سيستم مالي جهان در آستانه فروپاشي بود. در عين حال آمريكا به اروپا حجم عظيمي دلار وام داده بود و در نتيجه نظام مالي برتون وودز به وجود آمد كه طي آن اكثر پولهاي جهان دلار را به عنوان پشتوانه خود پذيرفتند. پشتوانه دلار هم طلا بود: هر اونس طلا برابر 35 دلار آمريكا شد و جهان به پايداري موقت رسيد.
در مرحله بعد استاندارد دلار شد و آمريكا هي دلار چاپ ميكرد و برتون وودز هم هيچ نرخ ذخيرهاي را براي مجبور كردن آمريكا به عدم چاپ بيهوده اسكانس تعيين نكرده بود. آمريكا براي ايجاد اشتغال و جنگ ويتنام و ديگر مسائل شروع كرد به چاپ دلار و صادرات آن به همه جهان تا اينكه رئيس جمهور فرانسه فهميد كه ديگر آمريكا به اندازه دلارهايش طلا ندارد:
بعد از اين سخنراني رئيس جمهور فرانسه برخي از كشورها فهميدند كه بايد طلاهايشان را از آمريكا پس بگيرند و در معاملاتشان اين كار را كردند. در نتيجه آمريكا به سالهاي 1959 تا 1971 نيمي از طلاي ذخيرهاش را از دست داد در حالي كه در سال 71 آمريكا 12 برابر ميزان طلايش دلار داشت.
تعداد دلار در آمريكا افزايش و ميزان طلا كاهش يافت:
چون آمريكا نقش بانك جهاني را داشت و اين مثل حمله و غارت طلاي بانك جهاني بود. در نتيجه نيكسون مجبور كه استاندارد طلا را كنسل كند چرا كه در حال ورشكست شدن بود.
و به اين ترتيب در سال 1971 در يك لحظه تمام پول رايج در جهان بدون پشتوانه شدند. اكنون جهان در سالهايي كه پيش رو دارد شاهد يك نظام مالي جديد خواهد بود و يك بحران انقباضي عظيم رو در جهان تجربه خواهيم كرد.
يكي از مشكلاتي كه در رابطه با طلا وجوددارد اين است كه مردم ارزش واقعي آن را نميفهمند چرا كه الان حدود 36 سال است كه آموزش مالي طلا از نظام آموزشي جهان حذف شده است.
در دوران اخير هر 40 سال يك سيستم پولي جديد وجود داشته است و ميدانيم كه اكنون در پايان مرحله ششم از 7 گام امپراطوري هستيم.
در قسمت بعد خواهيم ديد كه سيستمهاي دلار آمريكا چگونه زندگيها را نابود ميكند. ادامه دارد...